تحولات منطقه

همیشه وقتی صحبت از نسل‌ها می‌شود، همه از مشکلات این نسل خودشان می‌گویند و هر کسی هم در رقابتی عجیب بر سرسختی‌ها سعی دارد نسل خودش را سوخته و مظلوم‌تر نشان دهد.

گفت‌وگوهای خودمانی با دهه شصتی‌های قدس / نسلی که سوخته نبود و آرزوهایش را با کارش ترکیب کرد...
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

اما این‌بار برخلاف همیشه و صحبت‌های زیادی که درباره نسل‌ها و به‌خصوص دهه شصتی‌ها می‌شود، به ابعاد دیگری از نسلی پرداختیم و پای صحبت کسانی نشستیم که اکنون از با تجربه‌های این عرصه محسوب می‌شوند و شاید کمتر کسی به خود شخصیت آن‌ها و حتی حساسیت کارشان در روزنامه قدس توجه کرده باشد. خواندن طنازی و شوخی‌های این دهه در ارتباط با کارشان نیز خالی از لطف نیست.

از برنامه و بودجه تا مشاور تبلیغات!

هر وقت بحث از شهرستان‌ها می‌شود تقریباً کمتر کسی است که حسن باغبان را نشناسد! وی که ته‌تغاری دهه شصت است، کارش در روزنامه قدس را با بخش برنامه و بودجه شروع کرد و هم‌اکنون مسئول امور استان‌ها و شهرستان‌ها یا همان به قول خودمان وزیر امور خارجه مؤسسه قدس است. تمام هماهنگی‌های کشوری اعم از انتخاب نمایندگی روزنامه در دیگر استان‌ها و حتی برخی اوقات مشاور امور تبلیغاتی را برعهده دارد. او که در دوران جوانی نیز همکاری‌هایی با مؤسسه جوانان آستان قدس رضوی داشته به کار کردن در جایی که منتسب به امام رضا(ع) است افتخار می کند ، ولی وقتی پای صحبت‌های ته‌تغاری دهه شصت نشستیم، از جذابیت‌ها و نکات سخت کار در امور شهرستان‌ها این‌طور گفت: یکی از عجیب‌ترین چالش‌ها برای بخش شهرستان‌ها تاکنون این بود که برای پیشبرد برخی کارها باید با یکی از نمایندگانمان در یک شهر ارتباط می‌گرفتم. وقتی تلفن را برداشت با لهجه غلیظ همان شهر صحبت می‌کرد و نمی‌دانستم باید چطور منظورم را برسانم؛ زیرا نه من حرف‌های او را متوجه می‌شدم و نه او حرف‌های مرا! ولی بازهم همین ارتباطات گسترده با مردمان دیگر شهرها از نکات قابل توجه در این جایگاه است و در کنار سختی‌هایش سبب بالا رفتن تجربه در نوع برخورد و آشنایی با فرهنگ‌ها هم می‌شود.

پدری دهه شصتی با چهار فرزند!

بخش چاپخانه مؤسسه که جو رفاقتی جالب، اتحاد قدرتمند و فضایی پرجمعیت دارد و به قول خودشان نیز به قسمت شادی‌افزایی معروف است و اگر کسی غمگین به آنجا برود، خوشحال باز می‌گردد، پدران جوانی مانند میثم فرخی دارد. او که رکورددار تعداد فرزند در میان دهه شصتی‌های مؤسسه (سر مشق مناسب برای مجردهای دهه شصتی!) است، در قسمت چاپ شیت روزنامه فعالیت دارد و اپراتور دستگاه‌هاست. فرخی در میان همکارانش به سلطان چاپ‌های نامنظم نیز معروف است .فرخی از معدود افرادی بود که عشق عجیبی به کارش داشت و آن را از دوران دبیرستان مشخص کرده بود!  همین عشق به کارش سبب شده بود، حتی برای فرزند خودش هم این شغل را مسیر روشن و درخشانی ببیند و زیباترین تعابیر و توصیف‌ها را از دنیای رنگارنگ چاپ داشته باشد، با چاپ هر کار جدیدی، پا به پای مشتری ذوق کند و از آن دنیای پر از رنگ و تنوع لذت ببرد. البته این دنیای زیبا، سختی‌های زیادی هم به همراه دارد، مثل اینکه این کار چاپ فقط مختص به دستگاه‌ها نیست و خود اپراتوری هم که پای آن دستگاه است باید متمرکز باشد، لاستیک‌های دستگاه‌ها را بشوید و علاوه بر آن تمام حواسش را جمع کند که جایی از رنگ‌ها بد یا حتی سفید چاپ نشوند. اما فقط این نیست! کار با الکل و بنزین، مواد شیمیایی و بخارهای حاصل از این مواد از دیگر خطرات این کار است که سبب ریزش مو و آسیب به ریه و نواحی درگیر با این مواد مثل دست هم می‌شود. 

صفر تا صد ایده‌ها اینجاست!

تنها فردی که برخلاف دیگران کاملاً به همسن بودنش با روزنامه قدس فکر کرده بود و با گفتن ما متعجب نشد، مسئول روابط عمومی بود. محمد معظمی که روزگاری را در تهران می‌زیست، سپس به مشهد آمد و در بخش آنلاین سردبیر بود:کسانی که قبلاً در این روزنامه مشغول بودند، تمام عمر و فکر و ذهن و ایده هایشان را در این فضا گذاشتند و اکنون این فضا در اختیار نسل‌های جوان است و آن‌ها نیز باید ادامه‌دهنده همین راه باشند تا حداقل زحمت‌ها از بین نروند. 
معظمی با اینکه در واقعیت فرزندی نداشت خود را تسهیلگر و حامی کارمندان می‌دانست و دید دلسوزانه‌ای برای پیشبرد اتفاقات خوب اعم از تسهیلات ویژه کارمندان چه در شادی و چه غم نسبت به مؤسسه و کارکنان آن را داشت. او، نکته مثبت کارش را خدمت مخلصانه برای دیگران بیان کرد و نکته مثبت شخصی‌اش را هم بالارفتن صبرش دانست و از طرفی هم نکته منفی را از دست دادن صفر تا صد ایده‌ها و فرصت‌هایی دید که خودش خالق آن‌ها بود، ولی به دلایل مختلف و شرایط خود مؤسسه به مرحله عملی شدن نرسید.

از رؤیای پلیس شدن تا امور اجرایی روزنامه 

صادق خدیوی، رئیس حوزه مدیر عامل یا به قول همکارانش  آچار فرانسه و کار راه‌انداز تمامی بخش‌ها، حس خودش نسبت به همسن بودن با مؤسسه را علاوه بر افتخار کار در جایی با این قدمت، پیر شدنش دانست. وی بر خلاف ظاهر جدی بسیار شوخ‌طبع و اتفاقاً مهربان است. مهربانی را از جایی متوجه شدیم که سعی داشت در کنار کارش، همزمان به امورات کودک  سه‌ساله‌اش هم توجه داشته باشد و با گرفتن تماس تصویری، خدیوی کوچک یا پادشاه را در جریان اتفاقات بگذارد. به راستی که جمله کودکان تا  هفت‌سالگی باید پادشاهی کنند در اخلاق این پدر دیده می‌شد. خدیوی که تا دوران دبیرستانش رؤیای پلیس شدن را در سر داشت در موج روزگار افتاد و به امورات اجرایی رسید و بعد از آن هم باز امورات اجرایی را رها نکرد تا اینکه در روزنامه مشغول به کار شد. وی حس رضایت و پیشبرد اهداف و حل مشکلات کارمندان یا به قول خودش بچه‌ها را از لذت‌ها و نکات مثبت کارش دانست. در نقطه مقابل نیز نکته منفی را جایی می‌دید که نکند کسی از او چیزی بخواهد و مشکلی داشته باشد که نتواند حل کند. خدیوی، با به کار بردن اصطلاح خانه اول به جای خانه دوم برای توصیف حسش به محیط مؤسسه، فضا را آن‌قدر احساسی کرد که اگر احسان علیخانی هم آنجا حضور داشت، می‌ایستاد و به افتخار آن حرف و آن کلمه اشک می‌ریخت.

آی‌تی‌من خوش‌خنده روزنامه قدس!

امکان ندارد مشکلی در سیستم‌ها پیش بیاید و کسی آن نام معروف که همیشه صبورانه و با خوش‌رویی به مشکلات رایانه‌ها رسیدگی می‌کند را نشناسد. عرفان توکلی که همه وی را به خنده‌هایش و شوخ‌طبع بودن می‌شناسند از حسش به مؤسسه و همسن بودن با آن متعجب شد و فکرش را نمی‌کرد که در یک دهه با قدس متولد شده باشد و طبق سخنان خودش توجهی به سن و سال ندارد (از این مدل‌ها که الکی مثلًا سن فقط یک عدد است!). شاید کمتر کسی بداند این شخصیت پیچیده که در ابتدای کودکی بسیار علاقه‌مند به نقاشی بوده، در اوایل کارش، ادیت ویدئو، جمع‌آوری خبر و سرخط خبرهای خبرگزاری‌های جهان، ترجمه و ساخت موشن برای خبرها، اینفوگرافیک و ترجمه اخبار مهم جهان را انجام می‌داده و اکنون هم در نهایت کارشناس آی تی و صفحه‌آرای صفحات رواق روزنامه است. 
یعنی در واقع کاری نبوده که از دید او  خارج بماند و وی به تنهایی یک ارتش ۱۰۰ نفره است. توکلی نکته مثبت بخش صفحه‌آرایی را تغییر فرم اصلی برخی صفحات دانست که برخی اوقات آن‌ها را با سلیقه خود تغییر می‌دهد. اما از آن طرف هم بسیار دل پری از برخی نکات این کار داشت مانند زمان زیادی که باید هر کدام از صفحه‌آراها در انتظار تأیید صفحات باشند و اکثراً به بطالت می‌گذرد و خدا نیارد روزی را که صفحات تأیید نشوند و نیاز به اصلاحیه باشد. مرد خوش‌خنده قدس از اتفاقات بامزه در بخش آی تی به این مورد اشاره کرد که: «به همکاری گفتم کروم را باز کن، در جوابم گفت با چه چیزی باز کنم! ولی در کنار این اتفاقات، آشنایی و رفاقت با اکثریت آدم‌ها در بخش‌های مختلف را  هم از دستاوردهای یک کارشناس آی تی دانست.»
 

​​​​​​​خبرنگار: نیایش احمدی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.